سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

نظر

 

37)عناصر تشکیل دهندهء دعای اسلامی:اول فصاحت و بلاغت زبان.دوم موسیقی کلام.سوم عنصر فکری.چهارم عنصر سیاسی و اجتماعی[خصوصا در شیعه]

38)اگر وضعیتی مانند کربلا به وجود آید و از مردان،تنها یکی باقی بماند،آن یک تن هم خالی از مسئولیت نیست؛هم مسئول است که روح خود را به عنوان کسی که همواره این فکر و احساس و این خاطره و این تعهد را باید در خود زنده نگاه دارد،با دعا نگاه دارد و بپرورد و هم به عنوان فردی که مسئولیت پاسداری و دفاع و ابلاغ این پیام و ماندن این فکر و دادن این اندیشه و احساس بر نسل آینده را دارد،باید از دعا،حربه ای برای مبارزهء فکری و اجتماعی بگیرد و در این زمینه،بهترین نمونه اش صحیفهء سجادیه است و زندگی امام سجاد(ع).

 

39)امام سجاد(ع)،نه شرایط نظامی امام علی و امام حسن را داشت و نه حتی شرایطی مانند امام حسین و نیز شرایطی مانند امام باقر و امام صادق علیهم السلام را؛اما در پنهانی ترین زوایای قلبش و نیز در هر جمعی،به نام دعا همهء اصول اعتقادی تشیع را با مؤثرترین زبانی بیان می کند.یعنی تحت هیچ شرایطی،هیچ گاه سلب مسئولیت از انسان نمی شود....این خود یک عامل ماندگاری انسان و انسانیت است.

 

40)مسئولیت،زادهء توانائی نیست،زادهء آگاهی است و زادهء انسان بودن،و چنین انسان تنها،در این ظلمت عام و قدرت مطلق و قبرستان اندیشه ها و آگاهی ها،باز هم باید کار کند.چه کاری؟چگونه؟امام می خواهد سرمشقی برای کار،آنهم در شرایطی که هیچ کاری نمی توان کرد و حتی در شرایطی که حتی نمی توان خوب مُرد!آنچنان که حتی مرگ خویش را نمی توان همچون یک شهید،به عنوان یک سلاح،انتخاب کرد،ارائه دهد.

 

41)نیایش- به قول الکسیس کارل- تجلی عشق است و نیاز،و اسلام بر این دو،آگاهی را نیز افزود و در مکتب امام سجاد،بُعد چهارمی نیز افزوده می شود و آن،نقش ویژهء اجتماعی آن است و توسل به آن،نشانهء آن است که شیعه،حتی در دعا نیز مسئولیت اجتماعی دارد؛نه اینکه مسئولیت اجتماعی اش،تنها در دعاست.پس دعا زبانی است در پس لب های دوخته،برای "حرف" زدن و نیز برای "حرف ها" زدن.

 

42)آنگاه که تقدیر واقع نگردیده و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست،خواستن- اگر با تمام وجود،با بسیج همهء اندام ها و نیرو های روح و با قدرتی که در صمیمیت هست،تجلی کند،اگر همهء هستی مان را یک خواستن کنیم،یک خواهش مطلق شویم،و اگر با هجوم ها و حمله های صادقانه و سرشار از یقین و امید و ایمان،بخواهیم- پاسخ خویش را خواهیم گرفت.

 

43)تغییر بینش منحط و انحرافی جامعهء ما از دعا،که خود عامل تخدیر و اغفال از عمل و از آگاهی و وسیلهء برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی نیایش در روح و در جامعهء امروز شده است.

 

44)رسول خدا(ص) نشست و برخاست می کرد،مثل نشست و برخاست یک بنده؛غذا می خورد،مثل غذا خوردن یک بنده؛و اصلا می دانست که یک بنده است.

 

45)نیایش همچون دم زدن و خوردن و آشامیدن،از نیازهای ژرفی است،که از عمق سرشت و فطرت طبیعی انسان سر می زند؛خوردن،نموّ کردن،تکثیر نسل و نیایش،چهار بعد اساسی روح انسان هستند.

 

ادامه دارد...