سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

مکتبی که علی(ع) گذاشت و راهی که او و فرزندان و وارثان اش و هم چنین ادامه دهندگان مسیر تاریخ اش انتخاب کردند،راهی است که اگر این راه در سطح جهان درست شناخته شود،همهء متفکران آزادیخواه و عدالت خواهی که اکنون برای نیکی و برای کمال و برای زیبائی های انسانی و برای عظمت ها و تکامل بشری و برای برابری و برادری و برای مبارزه با منکر استعمار و استثمار و تبعیض و جهل و جور می جنگند و مبارزه می کنند،آن را انتخاب خواهند کرد و احساس خواهند کرد که راهی را که آرزو داشتند،چندان با این راه،دور نیست.

این تشیعی است که از مارکسیسم بالاتر است.این مسئلهء مسئولیت انسان که در قصهء آدم در قرآن و در اسلام مطرح است،از اگزیستانسیالیسم «هایدگر» و «سارتر» و «کی یر که گارد» و امثال اینها بالاتر است؛ما دنبال آن هستیم.این است که اسلام برای ما،بعد از مثلث «اگزیستانسیالیسم-سوسیالیسم- عرفان» مطرح است.برای ما،اسلام و تشیع،بالاتر از این سه بُعد،که سه قلهء بلند تفکر و احساس انسان امروز در طول تاریخ است،مطرح است و پائین تر از این،ستم به انسان و ستم به خود ماست.در این صورت،به این حقیقت بزرگ که تلقی مترقیانه و حق پرستانه و مردمی- یعنی خدائی- از اسلام است - که اسمش تشیع است - ستم کرده ایم.

باید عرفان را به اضافهء اگزیستانسیالیسمی که امروز در دنیا مطرح و در اوجش،«اگزیستانسیالیسم» هایدگر است،و به اضافهء سوسیالیسم،به عنوان یک ایدئولوژی و یک نظام اقتصادی و اجتماعی- هر سه را -گرفت،و بعد رها کرد و به اسلام رسید.

به مطالعهء آثاری که به شناخت دقیق تر و متعالی تر مسائل اسلام شناسی کمک می کند،بپردازید.مطالعات تان را در یک مثلث محدود و مقید و در عین حال مشخص کنید:مثلث «مارکسیسم،اگزیستانسیالیسم و عرفان».

ادامه دارد...