سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

                
بدتر از اون اینه که همون لحظه ای که تصادف اتفاق افتاده،فرد مصدوم،تحت تاثیر تبلیغات به ظاهر خیرخواهانهء دیگران و علی رغم اصرار رانندهء خاطی برای بردن مصدوم به بیمارستان و پرداخت هزینه های درمانی،شخص مصدوم یا بازمانده هاش،از دریافت هزینه خودداری میکنن و حتی از مراجعه به مراکز درمانی خودداری میکنن؛اونوقت بعدا معلوم میشه که صدماتی که وارد شده،جدی بوده و هزینه های سنگینی رو که می تونسته به وجود نیاد،برای اون شخص مصدوم به وجود آورده؛در حالیکه اگه مصدوم،سریعا به بیمارستان مراجعه می کرد،اولا از جدی شدن صدمات جلوگیری میشد و ثانیا میتونست خسارات مربوطه رو از رانندهء خاطی یا بیمهء شخص ثالث اون راننده دریافت کنه.در حالیکه دریافت اون خسارات و حتی اثبات ارتباط داشتن صدمات آتی به اون تصادف،در زمانهای آینده،ممکنه اصلا امکان پذیر نباشه و رانندهء خاطی،زیر بار نره...

منظورم از بیان این مثال،اینه که ما در تصمیم گیری هامون،اولا عجله نکنیم و ثانیا تحت تاثیر توصیه ها و جوسازی های به ظاهر خیرخواهوانهء دیگران قرار نگیریم...

امید:مثال عملی جالبی بود.اما چگونه میشه بین این موضوعاتی که مطرح کردید،تعادل برقرار کرد؟بین دریافت خسارت یا بخشیدن اون و نیز پیروی کردن از توصیه های خیرخواهانهء دیگران و در عین حال،جوگیر نشدن از اون توصیه ها؟

جمال:این دیگه به فرهنگ خودمون و فرهنگ جامعه برمیگرده که اولا هیچ کسی رو در رودربایستی و فشار قرار ندیم تا مثلا کاری رو به میل ما انجام بدن و خودمون هم تحت تاثیر توصیه های دیگران قرار نگیریم.متاسفانه این مسئله در مورد ازدواج هم صادقه:تا یک پسری به خواستگاری میره،دیگران خانوادهء دختر رو تحت فشار قرار میدن تا حتما اون ازدواج سر بگیره،بدون در نظر گرفتن اینکه آیا دختره،راضی به ازدواجه یا نه و یا اصلا اون پسره،شرایط لازم رو برای ازدواج با اون دختره داره یا نه.

در حالیکه این طور فشار آوردن ها،ظاهرش ثوابه،اما ممکنه باعث مشکلات و حتی گناهان زیادی بشه.

امید:آیا مثال دیگری برای جوگیر شدن میتونید بزنید؟

جمال:بله.عرض کنم چون جامعهء ما دینی هستش و تقریبا همهء مردم،کم یا زیاد به دین پای بند هستند،بعضا موضوع جوگیر شدن،رنگ و بوی دینی هم به خودش میگیره:

مثلا وقتی فردی اظهار نظری میکنه که این اظهار نظر،با اعتقادات عده ای مخالف باشه و اون عده،اعتراض کنن و عکس العمل نشون بدن،خیلی از مردم هم که اصلا در جریان محتوای اون اختلاف نظر نیستن و اصولا توانائی تشخیص درست رو از نادرست ندارن،همینطور چشم بسته،موضع گیری میکنن و ابراز مخالفت با یک طرف و طرفداری از طرف مقابل می کنن و حتی به زعم خودشون،قربة الی الله،دست به خشونتگری و برخوردهای فیزیکی میزنن؛در حالیکه بایستی افراد صاحبنظر در مورد اون موضوعات نظر بدن.به عنوان مثال،در سالهای قبل از انقلاب که مرحوم دکتر شریعتی در حسینیهء ارشاد سخنرانی میکرد و بعدا حرفهاشو در قالب کتاب و جزوه ارائه کرد،برخی علما که بعضی مطالب ایشون رو قبول نداشتن،شروع به مخالفت با ایشون کردند:در این میون،خیلی از افرادی که اصلا سواد و تخصص لازم رو در مورد مطالب شریعتی و علت مخالفت علما رو نداشتن،چشم بسته به مخالفت با ایشون و یا مخالفت با علما پرداختند که داستانش مثنوی هفتاد من کاغذ است...خلاصه اینکه در این موارد باید به تأسی از مولی امیر المؤمنین علی علیه السلام،به یک قضاوت عادلانه و عالمانه تن بدیم و از جو سازی بر علیه دیگران خودداری کنیم...

 

ادامه دارد...