سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

 

 

بنابراین سوّمین بعد تکامل تاریخی به سوی کشف یا خلق آزادی جوهر انسان است:آزادی سیاسی،فکری،هنری،اعتقادی.آزادی چگونه زیستن و آزادی انتخاب کردن،دستاورد عزیز انسان در طول تکامل خویش است.

خود را به بهشت رساندن،در حالی که دیگران را در جهنّم زندگی و زمین رها می کنیم،نوعی گریز ریاکارانه و رندانه ای است که از طرز فکری تاجرانه سر می زند و البتّ بهشت،جای چنین انسانهائی نیست.

 

از نظر اسلام و بالأخص شیعه،انسانی که به سنّ تکلیف رسید،بیدرنگ مسئولیّت های فردی،که مرحلهء خودسازی او را در بر دارد،با مسئولیّت های جمعی،که رسالت اجتماعی و سیاسی او را تشکیل می دهد،همانند با هم به وی خطاب می شود.نماز و روزه در همانحال تکلیف آدمی می شود که امر به معروف و نهی از منکر.

 

بنابراین سه بعد اساسی ساختمان بشر مشخّص است،اکنون باید شیوهء پرورش هماهنگ این سه بعد را مشخّص کرد.به طور خلاصه این سه بعد را باید مداوم و همزمان با:عبادت،کار،مبارزهء اجتماعی تبلور بخشید و تقویت کرد.

 

یک)عبادت:لازم به گفتن نیست که عبادت،به معنای انجام فرم های سنّتی و اوراد لفظی(آنچنانکه اکنون در میان مذهبی های سنّتی رایج است)نیست.ریشهء لغوی عبادت،عمق و دامنهء آن را در فرهنگ ما نشان می دهد.«عُبِدَالطریق» دربارهء راهی گفته میشود که کوفته شده و رهرو را نرم و آسان و مطمئنّ و سریع به هدف می رساند.در اینجا می بینیم که عبادت،یک مسئلهء وجودی است و اساسا به معنای خودسازی.

 

وجود آدمی که با اغراض،تمایلات و عادات انحرافی،کشش های ناهمگون و پرت از راه و خودخواهانه را بر ما تحمیل می کند،باید در زیر دست آگاهی و ارادهء آدمی و با یک رژیم سخت و مقیّد،«تصفیه،تزکیه و زلال» گردد و به اخلاص رسد.اخلاص،یکتائی وجودی آدمی است در راه ایمان،در راه ارزشهای متعالی انسانی،در راه،خویش را به تمامی به خدا سپردن،در راه خلق،و از نفی خویش به اثبات خویش رسیدن:تجربهء عمیقی که فرهنگ عرفانی ما بیش از همهء فرهنگ ها در جهان از آن سرشار است.

 

ادامه دارد...