«...می بینی که این آقا خودش را اسلام شناس معرفی کرده و دین شناسی در دانشگاه درس می دهد و از حقایق دین،این همه بی اطلاع است!حتی با اصطلاحات شرعی و علمی آشنا نیست و از اهل فن هم نمی پرسد!اصلا دین ندارد،کسی که مثل روزنامه ها و حبزی ها[حزبی ها!]،جنگ و جدال های فلسطینی و اسرائیلی و دنیای اول و دنیای سوم و شرق و غرب و امپریالیسم و عرب و عجم مسلمان و اینجور حرفهای حبزی(!) را بر جنگ شیعه و سنی مقدّم بدارد و پس گرفتن فلسطین را از اسرائیلی ها،فوری تر بداند از پس گرفتن فدک از سنی ها[...]چنانکه یکی از رفقای سیّاس کیّاس ما،همان که همهء مطالب ردیّه بر ارشاد[حسینیّهء ارشاد] و نوشته های ارشادیون را او ابتکار می کند و دیگر رفقا،هرکدام به شکلی و لحنی و از طرق مختلفه،به طوری که توهّم به تمهید و توطئه نشود و طبیعی جلوه کند و صدای اعتراض از جاهای مختلف بلند شده باشد،به نام خودشان تحریر می کنند و در این ردیه های شفاهی و کتبی متعدد،می بینید آنهائی که دستشان نیست،اسمشان هست و او که دستش همه جا هست،اسمش هیچ جا نیست،بله اهل ریا و خودنمائی نیست،نمی خواهد شناخته شود...»
بله،ایشان همان کسی است که آرم پشت جلد کتابهای علی شریعتی (نشریهء ارشاد) را - که از دو تا « لا » تشکیل شده است: لا ی توحید محمد(ص) است،در برابر شرک و لا ی تشیع علی(ع) در برابر شورا - تجزیه کرد و از قطعات آن،یک عدد ابوبکر و یک عدد عمر و دو عدد عثمان!(بدون علی!) ترکیب نمود که حقیقتا عجیب بود و حتی در بعضی اذهان هم اثر کرد!
«...بله ایشان اگرچه در لباس روحانیت و در زیّ اهل علم هستند ولی در بطن سیاست زندگی می کنند و با بالاها ارتباطات خوبی دارند و از سیاست بین الملل هم مطلع اند،مطلبی فرمودند که معلوم شد این ارشادی ها و علی الخصوص این علی شریعتی چه ماهیتی دارند و چه طور به کمک وهابیت،کلیسا و کمونیست که در صحنهء بین الملل یکی هستند،از وقتی که ما در اینجا مسئلهء غصب فدک را شعار خود کردیم و افکار خفتهء شیعه را بیدار و بسیج نمودیم و نهضتی کردیم برای استرداد فدک از اهل سنت،اینها شعار غصب بیت المقدس را مطرح کردند تا افکار مردم به آن قضیه معطوف شود و حق اولاد فاطمه(ص) بعد از چهارده قرن،باز هم پامال شود!!!...»
ادامه دارد...