بعد از علی(ع) که نخستین راهبر نهضت مردمی شیعه است،امام حسن(ع)مظهر این نهضت می شود.او آخرین پایگاه رسمی دولت اسلامی است که در برابر ارتجاع داخلی دارد شکست می خورد.پس از صلح امام با معاویه،این آخرین پایگاه اسلام حرکت و عدالت نیز در برابر هجوم همه جانبهء بی امان اسلام قدرت و اشرافیت،شکست می خورد و مبارزه اش از صورت مبارزهء منظم حکومتی به صورت مبارزهء مردمی در می آید که فصل مشخص قاطع پایگاه طبقاتی شیعه در تاریخ است.
طبقهء محروم – شیعه – که از لحظهء تشکیل سقیفه،پایگاه طبقاتی خود را در برابر بازیگران آن کودتا کاملا مشخص کرده بود،اینک به علت از دست دادن آخرین سنگر حکومتی،مبارزهء علنی و متشکل و منظم خود را بر علیه طبقهء اشرافی ضد مردمی که حکومت و قدرت را به دست گرفته است به شکل مبارزهء مردمی و زیر زمینی و نامنظم تغییر می دهد.
امام حسین(ع)با انقلاب مردمی خود در عاشورا،نخستین ضربه را با آن شکوه و عظمت و زیبائی بر پیکر نظام حاکم اشرافی فرو می کوبد.انقلابی که راهبر و راهرو آن از متن مردم و برای مردم برخاسته اند.امام می داند که پیروز نخواهد شد و می داند که نظام ضد مردمی حاکم،با آن همه قدرت نظامی و تبلیغاتی شکست نمی خورد؛اما این را هم خوب می داند که اگر او همین اکنون با خون خود اعتراض نکند،این نظام موروثی و تجملی و ضد مردمی و ضد اسلامی که الان بر سر قدرت است،قرنها در پوشش اسلام و سنت پیغمبر،مردم را به اسارت و بدبختی خواهد کشاند - به نام رضای خدا و به نام مقدس ترین ارزشها!
بعد از امام حسین،حکومت بنی امیه از مرزهای شام فراتر رفته در سرتاسر سرزمینهای اسلامی گسترده می شود،کثیف ترین عناصر موجود،مسندهای قدرت این امپراتوری خشن و جنایتکار ضد انسان را در دست می گیرند و هر کار و عملی را در راه حفظ و اعمال قدرت خویش،مجاز و روا می دارند و حتی لازم!ضد مردم ترین موجودات را بر مردم مسلط می کنند تا آنچنان اختناق و خفقانی حکومت می کند که نه تنها امکان مبارزهء مسلحانه در میان نباشد که از سخن گفتن و حق گفتن و مبارزه در جبههء فکری هم اثری نباشد! تا آنجا که وقتی معاویه،حاکم جلاد،علی را در مسجد لعن می کند،به محضی که حجر ابن عدی لب به اعتراض می گشاید،از همین مردم،علیه او و یاران او فتوی می گیرد که:از دین خارج شده اند و در امت اسلام،اخلال و خرابکاری کرده اند!و بر اساس همین فتوای مؤمنین(!)،قتل عامشان می کند.
این چنین می شود که از یک طرف طبقهء محروم و مظلوم،تحت رهبری ائمهء شیعه،دشوارترین مبارزات زیرزمینی خود را با تصمیم هرچه قاطع تری در دشوار ترین شرایط ممکن گسترش می دهند و از آن طرف هم،طبقهء انسان کش حاکم،ددمنشانه ترین رفتارهای استعماری،استثماری و استبدادی - حاکم بر همهء تاریخ – خود را در زیر لفافهء اسلام به نام سنت پیغمبر(ص)-تسنن-اعمال می کند و ادامه می دهند.بنابراین،پایگاه طبقاتی شیعه و ائمهء اهل بیت(ع)از یک طرف و پایگاه طبقاتی طرف رویاروی آنها از طرف دیگر،در طول تاریخ،کاملا مشخص و روشن است.
ادامه دارد...