سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

بدین ترتیب،اسلام از زمان ابوبکر،به طرف راست گرایش پیدا کرد،در زمان عمر،این گرایش شدیدتر شد تا اینکه در زمان عثمان،ناگهان جهشی،و بعد که بر دامن بنی امیه افتاد،دیگر به صورت نظامی کاملا خسروی و قیصری مانند آن نظام های حاکم بر تاریخ در آمد با پوششی به نام سنت پیغمبر:تسنّن! پس پایگاه طبقاتی شیعه،بعد از همان ساعات آخر زندگانی پیغمبر اسلام(ص)،و از همان اولین روز شروعش - در برابر سقیفه – مشخص می شود.

 

[انتخابات سقیفه را رؤسای انصار - یا اشراف مدینه - به راه می اندازند تا خلیفه را از میان خود انتخاب کنند لیکن رؤسای مهاجرین – یا اشراف مکه – در آن کودتای انتخاباتی،حکومت را از دست رقبای خود می ربایند که:خلیفه باید از قریش باشد که از خانوادهء پیغمبر است! علی می گوید:آخر در این صورت هم،من از خانوادهء پیغمبرم یا تو که پدر زن پیغمبری؟!]

 

هر یک از اطرافیان علی،سمبل پایگاه طبقاتی نهضت ضد اشرافی شیعه است - نهضتی که علی بنیانگذار آن است.علی در زمان حیات خود،به عنوان مظهر و امام طبقهء مظلوم و محروم است و بعد از حیاتش نیز الگو و امام و جلوه گاه تمام دردها و نیازها و رنج های طبقهء محروم و محکوم،به طوری که اشرافیت تازه جان گرفته،هر قدر بیشتر و افزونتر می شود،طبقهء حاکم – اهل سنت (نه تسنن که نامی است) - در نظر طبقهء محروم و مظلوم،به صورت دیو درمی آید و علی به صورت خدا!که این همان رابطهء دیالکتیکی است که بارها اشاره کرده ام.

 

اما به موازات این فزونی روزافزون قدرت اشرافیت جدید،نهضت ضد طبقاتی شیعه،عقب تر زده می شود و سرکوب تر می گردد.تا جائی که عناصر چنین اشرافیتی که به دست خود پیامبر(ص) طرد شده بودند،دیگربار بر می گردند و از نو،قدرتها را به دست می گیرند.کعب الاحبارهای تبعیدی دست خود پیغمبر،که جرأت برگرداندنشان را ابوبکر و عمر هم نکرده بودند،درست دوازده سال بعد از پیغمبر به دستگاه بنی امیه بر می گردند و وزیر دست راست خلیفهء رسول خدا(!)می شوند!دم و دستگاه کسرائی،جاه و جلال و بذل و بخشش قیصری،تضاد طبقاتی،برده خری و برده فروشی،استثمار و استبداد،همه و همه به راه می افتند،صاحبان شمش های بزرگ طلا،صحابی(!) می شوند و به سادگی،صحابی از دنیا می روند!که دیگر اشکالی ندارد و طبقهء اشرافی پنهان،از داخل جامعهء اسلامی،دوباره سر بر آورده است.

ادامه دارد...