دیگران می گویند که اول باید خودت و عقیده ات و عملت و...را به صورت کامل اصلاح کنی و سپس به امر به معروف و ...بپردازی که البته اصلاح کامل یک شخص،تقریبا غیر ممکن است؛در صورتی که اسلام خود می پرسد چند سال داری؟پاسخ می دهی نه سال یا پانزده سال.می گوید به بلوغ رسیده ای پس به سن تکلیف رسیده ای یعنی انسان مکلف هستی!می پرسی چه تکلیف هائی؟کدام مسئولیت ها از اکنون بر دوشم بار است؟برایت می شمارد:
انتخاب دین و پذیرفتن آگاهانهء آن؛نه دیگر به تقلید پدر مادر و بزرگترهایت،که به تعقل خودت،فهم خودت،درک پایه های اعتقادی مذهب از راه خودآگاهی و استدلال و انتخاب،و عمل به شاخه های عملی مذهب،احکام،واجبات:نماز روزه جهاد زکات حج امر به معروف و نهی از منکر!
آیا این وظیفه های واجب،مسئولیت های حتمی عملی،مرحله به مرحله است؟یکی پس از دیگری؟ هرگز!همه با هم،در یک حال،و همهء فریضه،مسئولیت ناگزیر هر مسلمانی،از نخستین روز تکلیف،از نخستین روز بلوغ هر دختر و پسر!
عجبا!اختلاف دو اسلام را ببین!او امر به معروف و نهی از منکر – مسئولیت اجتماعی – را به پس از طی دو مرحلهء علم و تقوی در فرد موکول می کند،دو مرحله ای که برای رسیدن به نهایت هر کدام،عمر نوح هم کافی نیست.
و این،مسئولیت اجتماعی امر و نهی را بر دوش های ظریف یک دختر بچه،یک پسر بچه می نهد،درست از همان لحظه که او را به نماز و روزه دعوت می کند!نماز و روزه،همزمان با مسئولیت امر و نهی در برابر معروف و منکر اجتماع و نیز جهاد!یعنی که مسئولیت های یک انسان مسلمان(واجبات) در این اسلام،در طول هم قرار نگرفته اند،در عرض همند و باهم،برخلاف موعظه های دینی و اخلاقی این اندیویدوآلیست های مذهبی که یا تحت تأثیر اخلاق صوفیانهء شرقی و زهدگرائی مسیحی قرار دارند و یا رندانه احکام را کلاسه می کنند تا آخرین نوبت را به حکم امر و نهی دهند و تعلیق به محال!
در اسلام،فرد در متن مردم سازی،به خودسازی می پردازد و در حالی که با تفکر و تجربه و درگیری و صبر و مقابله با مشکلات و...می پردازد،خودش نیز ساخته می شود.بدین گونه است که در مسلمانی کردن،هر روز مسلمان تر می شود.
میان فکر و عمل،رابطهء علیت یک جانبه برقرار نیست.بلکه میان این دو،رابطهء علیت متقابل و دوجانبه ای وجود دارد:یعنی میان عقیده و عمل،یک رابطهء دیالکتیکی وجود دارد.
ادامه دارد...