سلام های نماز،توانائی عجیبی در پر کردن خلأ و در نفی تنهائی مطلق دارند:
سلام به این معناست که کسی را که غایب است،احضار می کنید.
(السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته):سلام بر نبی یعنی اینکه منشأ ایدئولوژی را احضار کردن.
(السلام علینا):سلام بر خودمان یعنی به گروه اعتقادی خودم.
(و علی عبادالله الصالحین):سلام سوم به کسان دیگری با ایدئولوژی های دیگر،اما با احساسات راست و پاک و تغییر دهندهء محیط.
(السلام علیکم و رحمة الله و برکاته):در چهارمین سلام،یک رابطهء وجودی با عالم پیدا می کنیم.نیروها و آگاهی ها و دست اندرکارهائی که در راه حقیقت کلی عالم به طرف خداوند حرکت می کنند.
موضوع بازگشت حرّ ابن یزید ریاحی،عالی ترین ، دشوارترین،سنگین ترین و در عین حال دردناک ترین انتخاب بین حقیقت و باطل،آنهم نه در جدلهای فلسفی،علمی،کلامی،فقهی و فرقه ای،بلکه در جدال میان راستی و فریب دین،داد و بیداد سیاست،برابری و تبعیض مردم و آزادی و اسارت انسان،انسانی در انتخاب فاجعه یا فلاح،یعنی انتخاب چگونه بودن خویش،آنهم به چه قیمت؟به قیمت بودن یا نبودن خویش.
از اینجا معلوم می شود که مسئلهء زمان و انتخاب زمان تا چه حد معنا و ارزش دارد.عمل حرّ،قدرت و ظرفیت آن را دارد که تمامی ابعاد وجود انسانی را حکایت کند.
این داستان از واقعیت های انسانی سخن می گوید و باید با انسانهای واقعی بیان شود،باید چهره ای بشری داشته باشد و به ناچار،سبکی رئالیستی.
مردم عوام،پیامبران را بیشتر به عنوان عناصری ملکوتی،لاهوتی،ماوراءالطبیعی و آسمانی می پندارند؛در حالیکه فلسفهء اساسی این داستان،در آموزندگی آن است.باید قهرمان داستان،انسانی چون سایر انسانها باشد؛آنهم با کوله باری از ننگ و گناه.
نمی توان با سربندی امور خیریّه،از صحنهء جهاد و شهادت و ... غیبت کرد.
آدمی با تولد،وجود می یابد و با انتخاب،ماهیت پیدا می کند. هشتاد و نه)
وضعی که انسان در آن قرار می گیرد،به وی معنا و جوهر و حقیقت خاص می بخشد و در این هنگام است که من پدید می آید و خلقت انسان،تمام می شود.
اختیار و حق انتخاب( و در نتیجه،احساس مسئولیت)رنج بزرگ و هراس انگیز انسان است.
ولایت را نقابی ساخته اند تا زشتی روی و پستی روح خودشان را در پس آن پنهان دارند.
قبول تمامی عقاید و اعمال،منوط به درستی راه و رهبری است.
پیغمبر اسلام(ص) در معراج و اسراء،دو حرکت انجام می دهد:معراج یعنی حرکت ارتفاعی،نقش انسان سازی و تکامل وجودی انسان است.نقش وجودی انسان و تکامل وجودی وی را نشان می دهد.
در اِسراء،نقش تاریخی پیامبر از آدم تا به ابراهیم و...تا آخرالزمان...
انسان در معراج تا نزدیکی خدا می رود و نه تا خدا؛چون وحدت وجود و شرک به وجود می آید.
دعوت اسلامی:از بندگی یکدیگر به بندگی خدا(بُعد وجودی)از جور ادیان به عدل اسلام(بُعد اجتماعی)و از حضیض خاک تا بلندای آسمان(بُعد فکری).
...پایان...