سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

 

من از مولوی ممنون ام که بر خلاف شمس،تنها و بال در بال چند روح معراجی و استثنائی،به طَیَران روحی و تکامل وجودی خویش  در آسمان عشق و عرفان و عروج الهی مشغول نشد و نگفت «گور پدر این عوام کالانعام،و من،گنگِ خواب دیده ام و عالَم،تمام کَر»؛و ایستاد و معطلِ ما شد،تا شصت هزار بیت مثنوی سخن،با ما حرف بزند.

بزرگترین و عالی ترین حوزهء درس پروفسور لوئی ماسینیون را،من نه در دانشگاه سوربُن و نه در «کلژ دو فرانس» و ...که پای ستون مسجد مسلمانان پاریس دیدم؛که نشسته بود و چند سبزی فروش و عملهء مفلوک عرب الجزایری را نشانیده بود و به آنها که ،هم مذهب و هم زبان خود را در فرانسه و در آغوش استعمارگر خویش فراموش کرده بودند،حمد و سوره یاد می داد.

با این همه،فکر می کنم اکنون زمینهء فکری و تحول اجتماعی و تاریخی و جهانی مسائل به آنجا رسیده است که یک استعداد فکری و روحی،از پایگاه منیع فلسفه،ادب،هنر و عرفان نیز بتواند بزرگترین مسئولیت مردمی را،بدان گونه که از یک روشنفکر توقع می رود،تعهد کند و از این طریق،به روشنگری و تکامل و تعمق ایدئولوژیک و یا توسعه و تأثیر و خلاقیت اعتقادی و احیای ارزشهای ایمانی و انسانی،خدمتی استثنائی کند.

شرایط اجتماعی،مرا بر آن داشت که به جای خط سیر ذوقی و استعداد شخصی ام،مسیر تحصیلی و علمی ای «به درد بخور» را انتخاب کنم و در نتیجه،به سراغ جامعه شناسی و تاریخ رفتم.

امروز،نیازی که به شدت احساس میشود،تجدید فکری و فلسفی جهان بینی و انسان شناسی ایدئولوژی اسلام است که زیربنای آن در همهء ابعاد و همهء پایه ها است.و به همین دلیل نیز هست که اکنون از سوی مارکسیست ها و ماتریالیست های فلسفی،اقتصادی،اخلاقی و استعماری،اسلام با یک هجوم فلسفی و فکری و علمی و ذهنی رو به رو است.اساسا رشد ایدئولوژی ما به مرحله ای رسیده است که جهان بینی و انسان شناسی توحیدی ما،نیاز به بیان فلسفی و تفسیر عرفانی جدیدی،در سطح اندیشه و دانش عصر ما و انسان عصر ما را ایجاب کرده است.و نسل روشنفکر و متعهدی که به این طرز فکر،وفادار مانده است،ضرورت آن را به شدت احساس می کند.

احساس می کنم که انسان عصر ما،روشنفکر عصر ما و ایدئولوژی اسلامِ بیدار شده و به صحنه آمدهء ما،نیازمند چنین بینشی و برداشتی از جهان و انسان است.تحصیل فلسفه در غرب و سپس تکمیل اش با فلسفهء شرق و اسلام شناسی فلسفی،کاری است در مسیر مسئولیت و در جهت تکوین ایدئولوژیک اسلام.

 

پایان