امید:در ادامهء بحث قبل در مورد قضاوت،اگه موارد دیگری هست،بیان کنید.
جمال:یکی از چیزهائی که باعث میشه ما در قضاوتهامون اشتباه کنیم،اینه که هیچ وقت،دنبال علل واقعی اتفاقات اطرافمون نیستیم و اون اتفاقات رو،به اون دسته از علت هائی نسبت می دیم که در ظاهر،اونا رو میبینیم و لمس می کنیم و نه عواملی که ممکنه از دید ما پنهان باشن.
مثال بزنم:اتفاق افتاده که مثلا من در منزل خودم،سیم کشی انجام داده ام و یا تغییراتی در سیم کشی منزلم به وجود آورده ام و اتفاقا در اون تاریخ و یا حتی یکی دو روز بعدش،مثلا تلویزیون یا یخچال همسایهء روبروئی مون دچار خرابی شده،اونوقت اون همسایه مون وقتی از این و اون شنیده که من در منزلم سیم کشی کرده ام،داد و قال راه انداخته که شما باعث سوختن وسایل خونهء من شده ای...هرقدر بهش توضیح میدم که سیم کشی من،هیج ارتباطی با خونهء شما و وسایل منزل تون نداره و اصولا از نظر فنی،برق منازل یک کوچه یا محله،به وسیلهء کنتور و فیوز هر منزل،از سایر منازل،جداسازی ( و در اصطلاح فنی،ایزوله)شده اند،به خرجشون نرفته و در محله،برای آدم، آبرو ریزی کرده اند.
در حالیکه حق مطلب اینه که در این مواقع،از کسانی که در این زمینه ها اطلاعات کافی دارند باید سؤال کرد که مثلا علت واقعی خرابی وسایل اون منزل چی بوده...
وقتی چند تا اتفاق،باهم به وجود میان،تشخیص اینکه کدوم علت،باعث کدوم اتفاق شده،ممکنه ما رو دچار سردرگمی و قضاوت نادرست بکنه.
یا مثلا اگه یک نفر چند بار مرتکب سرقت از یک محله بشه ،این درست نیست که در دفعات بعد هم حتما و لزوما اون فرد رو مقصر بدونیم؛شاید این بار،سارق دیگری مرتکب سرقت شده باشه.
متاسفانه در جامعه مون می بینیم که وقتی عابر پیاده ای در خیابان،تصادف میکنه،همهء ما فورا رانندهء خودرو رو مقصر میدونیم:هرچند که رانندگان موظفند که حداکثر احتیاط و توجه رو در حین رانندگی داشته باشند،اما عابرین پیاده هم باید بدونند که حتما باید از محل های عبور عابر پیاده گذر کنند و به چراغهائی که مخصوص عابر پیاده است،توجه کنند.
اتفاق افتاده که مثلا خودروئی در یک کوچه با سرعت مجاز در حال عبور بوده و اتفاقا فردی هم که روی دیوار بوده،از اونجا سقوط کرده و درست برروی سقف خودرو افتاده و مثلا فوت شده.افسر راهنمائی هم بدون توجه دقیق به موضوع،اون رانندهء بیچاره رو که اصلا روحش از ماجرا خبر نداشته و اصولا تقصیری نداشته،مقصر به حساب آورده...
یا مثلا فردی در خیابون دچار سانحه ای شده و راننده ای که از اونجا گذر میکرده،به عنوان انجام وظیفهء انسانی و اخلاقی،اون فرد رو به بیمارستان رسونده؛اما مامور انتظامی بیمارستان،همون فرد وظیفه شناس رو به عنوان مقصر احتمالی،جلب کرده و به مقامات قضائی تحویل داده...
فردی می گفت که در خیابان توقف کرده بودم؛اتفاقا خودروی شهرداری در حالیکه روی دنده عقب بود،با سرعت اومد و با ماشین من تصادف کرد.وقتی افسر اومد،راننده به دروغ ادعا کرد که من با خودروی ایشون برخورد کرده ام.هرقدر توضیح دادم و قسم خوردم،مامور به خرجش نرفت و منو مقصر قلمداد کرد.
نتیجه اینکه قضاوتهای نادرست ما علاوه بر اینکه از نظر شرعی و اخلاقی مورد مذمت و نکوهش هستند،از نظر اجتماعی هم مطمئنا باعث بروز مشکلات غیر قابل جبران و ایجاد بدبینی و دلخوری در بین افراد جامعه خواهد شد.
پس باید یاد بگیریم که هیچوقت،نه در قضاوت عجله کنیم و مخصوصا در مسائلی که در حیطهء تخصص و اطلاعات ما نیست،کاملا بیطرفانه برخورد کنیم و جوسازی نکنیم.