متاسفانه برخی از علمای ما مردم رو عادت داده اند که فقط به عبادات فردی و عزاداری و اعیاد بپردازند ولی اصلا اونا رو به مسئولیت های اجتماعی شون آگاه نمی کنن. در حالیکه جامعهء ما گرفتار مشکلات عدیده ای هستش که حل هر کدوم از اونا احتیاج به نظریه پردازی های تخصصی از سوی علمای دینی داره،عملا می بینیم که اولا برخی از علما،خودشون به دنبال این کارا نمیرن و ثانیا هرکسی رو هم که دنبال این کارها بره و نظریه پردازی بکنه،مورد حمله و انتقاد قرار میدن. وقتی موضوعات جدیدی مانند ماهواره و اینترنت و ...مطرح شدند،صرفا به چند تا فتوا در مورد حرام بودن استفاده از این پدیده ها اکتفاء کردند و توصیه به برخی اقدامات بی اثری مانند فیلتر کردن و لا غیر.
در حالیکه پدیده های فوق،عملا وارد زندگی مردم شده اند و برای جلوگیری از تاثیرات منفی آنها باید اقدامات فرهنگی پیشگیرانه ای انجام میشد.
هر فرد و یا هر جامعه ای باید اول متوجه وجود مشکلات خود و جامعه اش باشد و باور کند که مشکل وجود دارد و باید برای حل آنها چاره اندیشی کند. تا زمانی که من باور نکنم که مریض هستم،هیچ وقت به پزشک مراجعه نخواهم کرد.برخی از مردم فکر می کنند که وضعیتی که در آن قرار دارند،سرنوشت محتوم و غیر قابل تغییر اونهاست و باید به این وضع،رضایت بدن.
این باور غلط در اونها به وجود اومده که مثلا غربی ها ذاتا از ما برترند و ما همیشه باید چشم مون به دست و دهن اونا باشه،درحالیکه همین غربی ها تا دیروز،گرفتار ارباب کلیسای کاتولیک بودند و اجازهء کوچکترین اما و اگر رو در مقابل اونا نداشتند تا اینکه کار به رنسانس(نوزائی) و بیداری اروپائیان در مقابل کلیسا کشید.(جالبه بدونید که یکی از دلایل اصلی پدید اومدن رنسانس،آشنائی اونا با فرهنگ و تمدن اسلامی در اون دوران بود)حالا اگه موضوع انتظار منفی و منفعلانه رو هم که به اینها اضافه کنیم،علت عقب ماندگی جوامع اسلامی روشنتر خواهد شد.
امید:حالا از کجا باید شروع کرد؟
جمال:مرحوم دکتر شریعتی میگه:درسته که موضوع شفاعت در قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمهء معصومین(علیهم السلام) وارد شده، اما معنای شفاعت این نیست که نظام جزا و پاداش الهی،به واسطهء شفاعت،نقض بشه و از اثر بیفته.
شفاعت،برای این است که اگه بنده ای،در کنار انجام اعمال واجب و ترک محرمات و توبه از گناهانی که مرتکب شده،قصور و تقصیری داشته باشه،بتونه از شفاعت شافعینی که در قیامت وجود خواهند داشت،استفاده کنه و خودشو نجات بده.که البته شفاعت هم شرایط خاصی داره که هر فردی نمیتونه به همین راحتی از اون برخوردار بشه.شفاعت،عامل کسب شایستگی نجاته؛نه عامل کسب نجات از راه های ناشایسته...
متاسفانه الان در جامعهء ما این باور غلط وجود داره که هرکس هر قدر هم که گناه بکنه،به محض اینکه چند تا زیارت عاشورا بخونه و چند تومن پول،نذر این امامزاده و اون مسجد و چند تا فقیر و نیازمند بکنه،تمامی گناهان گذشته اش،تبدیل به ثواب میشه و در کارنامهء اعمالش،به جای عذاب،اجر ثبت خواهد شد...
در حالیکه واقعیت،چیز دیگری است:
خداوند می فرماید که من از حق خودم(حق الله) می گذرم،اما از حق مردم(حق النّاس)نمی گذرم:
یعنی اینکه اگر بنده ای،صرفا معصیت پروردگارش رو مرتکب بشه،با انجام توبه یا شفاعت،گناهش بخشیده میشه؛اما اگه این فرد،حقوق یک انسان رو پایمال کرده باشه،هر قدر هم که توبه بکنه،تا زمانی که حق اون انسان رو نداده باشه،یا رضایت قلبی اون انسان رو به دست نیاورده باشه،توبه و شفاعت،اونو نجات نمیده...
می بینیم که این قضیهء امید واهی به شفاعت هم در کنار اون قضیهء انتظار منفی،مزید بر علت شده برای عدم احساس مسئولیت افراد جامعهء مسلمان در وارد شدن و پرداختن به وظایف اجتماعی خودشون در قبال جامعه و اسلام و زمینه سازی برای ظهور حضرت صاحب الامر(عج).
به عنوان نتیجه گیری میخوام عرض کنم که باید علما و نخبگان جامعه،آموزه های دینی و واجبات و مسئولیت های اجتماعی افراد رو باید با دیدی کلان نگر و در جهت زمینه سازی ظهور،بیان کنند و مسلمین رو ترغیب و تشویق به انجام وظایفشون کنند که البته این زمانی میسر خواهد شد که خودشون در صف اول این اقدامات و مبارزات قرار بگیرن.
از طرفی علما و نخبگان وظیفه دارن که بر اعمال افراد جامعه نظارت کنند و با هرگونه آفت و خرافه و کم کاری و عافیت طلبی و بی مسئولیتی مبارزه کنن.متاسفانه جای خالی اینگونه مسائل،به شدت و به وضوح دیده میشه.
... پایان ...