مسئولیت شیعه بودن:
شیعه بودن،مسئولیتی ایجاد می کند،اخص از انسان بودن و متفکر بودن و مسلمان بودن.که خاک شیعه،مسئولیت خیز است.اما شیعهء علوی،نه شیعهء صفوی که عامل سلب مسئولیت و نفی همهء امر و نهی هائی است که به انسان و مسلمان خطاب شده است.تشیع صفوی،مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسئولیت ها.مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن؛نه تحقیق و تفسیر قرآن،تقدیس قرآن؛اما نه برای باز کردن و خواندن قرآن.توسل یکسره به کتاب دعا،برای بستن قرآن،چرا که گشودن قرآن،سخت است و مسئولیت آور،کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید:نتیجهء یک ذره کار نیک را می بینی و کیفر ذره ای کار بد را می چشی (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره).قیامت،روزی است که دستاورد خویش را می نگری (یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه.) همین!و انفاق،از دست گذاشتن همه چیز است،انفاق،جان،مال،زندگی،زن و فرزند است،چه،در راه عقیده،در راه مردم این ها همه فتنه اند.باید دنیا را پلید بشماری و شب و روزت را وقف کنی.آن هم نه در گوشهء تنبلی و بی مسئولیتی زهد و ریاضت و عبادت و اعتکاف...بلکه در متن جهاد و اجتهاد و مردم و عقیده و عمل.
اینهمه مسئولیت؟اینهمه سنگینی؟خیلی سخت می گیرد؛اما شیعهء صفوی نگران نیست،زیرا برایش راه حل های ساده ای دارد:کتاب دعا را می گشاید،نوشته است که فلان چهار کلمه را اگر در پلهء چهارم صفا و مروه بایستی و بخوانی،پولدار می شوی! - این مال دنیا - و اگر همین دعا را بنویسی،یا رو به قبله بایستی و بخوانی و یا با آب انار،روی کاسهء آب ندیده بنویسی و بخوری،تمام گناهانت - افزونتر از ستاره های آسمان و ریگهای بیابان و قطرات باران - بخشوده می شود،پاک،همچون روز اولی که از مادر زائیده شدی - اینهم آخرت - پس مؤمن زرنگ به این،رو می آورد که هم راحت تر است و هم کم خرج تر و هم پر درآمد تر!او،لای قرآن را باز نمی کند،که راه حلش را در کتاب دعا یافته است!
ادامه دارد...