نظام قاسط،قدرت شرّ قاسط،همان «خنّاس» است؛و معنای خنّاس،پنهان کاری است،که «در درون های ناخودآگاه تودهء مردم وسوسه می افکند؛عقل و خودآگاهی شان را می خورد،و به کمک «نفّاثه»ها،که به نام دین و علم و فکر،در اذهان مردم و درایمان ها و پیمان ها و پیوندهای جامعه افسون می دمند،و با بهره برداری از عقده های حسدِ ضعیف النّفس های پیرو حق و حاضر در جبههء حق،دوباره باز می گردد»؛چه،خنّاس،یکی از معانی اش:«رونده ای است که پنهانی برمی گردد»و همیشه چنین است!
اکنون باید دید که این «سفیانی»،این «خنّاس»،این قدرت و حاکمیّت «قاسطین»،از چه راه هائی و با چه حیله هائی می تواند باز گردد؟
الف)طرح یا گرایش به یک «حقیقت»،برای نفی همان حقیقت یا حقیقت های دیگر.چنانکه اصل «شورا» را که یک حقیقت اسلامی است،برای از میان بردن اصل دیگراسلامی،یعنی«وصایت و امامت» مطرح کردند.
ب)تعظیم «شعائر»،برای تحریف «حقایق».
ج)تبلیغ و تکیه بر«خدمت»،علیه «عصمت».
د)تأکید بر روی «علم و فرهنگ»،برای از میان بردن «ایدئولوژی و مسئولیّت».
ه)تکیه بر «ترقّی»،به خاطر از میان بردن «تقوا».
و)ایجاد وسواس ها و حسّاسیّت های افراطی و غیر طبیعی نسبت به «فرم و قالب»،برای غفلت از «محتوا»!
ز)ساختن «جامعهء متمدّن»،برای زندگی «انسان وحشی»!
ح)تکیهء انحرافی بر «اخلاق فردی»،برای محکومیّت یا تضعیف«مسئولیّت اجتماعی».
ط)هر حرفی را گفتن،به خاطر نگفتن یک حرف.
ادامه دارد...