اختلاف اثر وجودی میان این دو صفّ،اختلاف میان اندیشمندانی را نشان می دهد که تنها در حوزه و کتاب محصورند،با آنانی که در عین حال در عمل سیاسی عصر خویش شرکت جسته اند.پس از پیامبر(ص)ابوذر که از نظر علمی در برابر سلمان،یک عامّی به حساب می آید،چون در مبارزهء سیاسی زمان خویش،فعّالانه،قاطعانه و مستقیم شرکت جست،اثری را در تاریخ به جا گذاشت که سلمان که چهرهء علمی و فکری میان اصحاب بود،از آن محروم است.در عصر ما میرزا کوچک خان که در برابر علمای عصر خویش یک طلبه محسوب می شود،راهی را آغاز کرد که قرنها رسالت مجاهدان مسلمان ادامهء آن است و بس.
در اینجا باید یک تجربهء بزرگ را برای رهروان این راه بازگو کنیم و آن،نیروی معجزه آسای آشنائی به چهره های بزرگ و کامل انسانی در سراسر جهان و به ویژه در تاریخ ماست که به عالیترین درجات خودساختن نائل آمده اند.به خصوص بزرگمردانی که در هر سه بعد خود را تکامل بخشیده اند.ما سیاستمداران بزرگی داریم و در عین حال پارسایان بزرگی و در همان حال شخصیّت هائی که به همهء عظمت مقام،زندگی خویش را با دسترنج خویش تأمین می کردند.امّا آنچه به عنوان نمونه های کامل برای ما آموزنده است،چهره هائی هستند که در هر سه بعدی که مورد نیاز ماست،درخشش داشتند.
ضعف و یأس،یأسی ناشی از ضعف خویش و قدرت و حاکمیّت دشمن،بیماری هائی است که همواره در کمین ماست و یکی از عواملی که به روح،قدرت مقاومت،ایمان و امید و نیرومندی می بخشد،بیوگرافی است،بیوگرافی مردان بزرگی که سرچشمهء نیروهای خلّاق و شگفت انگیز بوده اند.خواندن شرح حال مردان بزرگ و روح های نیرومند،عاملی است که فرد را که همواره در محیط خویش با افراد پست،ترسوها،زبونها و خوارها در گیر و دار است،با انسانهای بزرگی آشنائی می بخشد و با کسانی معاشر می سازد که بر عصر خویش حکومت روحی داشته اند و حتّی در حالی که اسیر بوده اند،عظمت شان در جلّاد،عقدهء حقارت ایجاد کرده است[به عنوان نمونه،محمّد حنیف نژاد].