سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

هفت) انسان ایده آل=«جانشین خدا»:

 

وی،«انسان خداگونه»ای است که در او،«روح خدا»،بر نیمهء «ابلیسی – لجنی – رسوبی»اش چیره شده است؛و از تردید و تناقض میان «دو بینهایت»خویش رسته است.این انسان،انسانی که باید باشد،و نیست؛انسانی است دو بُعدی!

 

این انسان ایده آل،از میان «طبیعت» می گذرد و خدا را می فهمد و به سراغ «مردم» می رود و به خدا می رسد؛نه از کنار طبیعت و پشت به مردم.این انسان ایده آل،شمشیر قیصر را در دست دارد و دل مسیح را در سینه! با مغز سقراط می اندیشد و با دل حلّاج،عشق می ورزد.و آنچنان که آلکسیس کارل آرزو می کند:انسانی است که « هم زیبائی علم را می فهمد و هم زیبائی خدا را؛به سخن پاسکال،همچنان گوش فرا می دهد که به سخن دکارت».

 

کسی که اندیشهء فلسفی،او را از سرنوشت خلق غافل نمی سازد؛و در عین حال،غرق شدن در سیاست،به «مردم زدگی» و «آوازه جوئی» دچارش نمی کند.علم،طعم ایمان را از ذائقه اش نمی برد؛و ایمان،قدرت تعقل و منطق را در او فلج نمی نماید.انسانی است که ساختهء محیط نیست،بلکه محیط،ساختهء او است.

 

انسان ایده آل،انسانی است با سه چهره:«حقیقت،نیکی،زیبائی»،یعنی:دانش،اخلاق و هنر.او در طبیعت،«جانشین خدا» است؛ارادهء متعهدی با سه بُعد:آگاهی–آزادی-آفرینندگی.

 

پایان